ماجراجویی با حلقه های قدرت ارباب حلقه ها
قبل از پرداختن به حلقه های قدرت ارباب حلقه ها مقاله رو با این مقدمه شروع کنیم.
“همه چیز با ساختن حلقه های قدرتمند شروع شد. سه حلقه به الف ها داده شد، که جاویدان ترین، داناترین و زیباترین از میان تمام آفریدگان بودند. هفت حلقه به اربابان دورف ها، پیشه گران و معدن چیان بزرگ کوهستان و نه حلقه به قوم انسان ها داده شد که بیشتر از تمام موجودات تشنه ی قدرت بودند! در هریک از این حلقه ها قدرت و اراده برای فرمانروایی بر هر یک از نژادها وجود داشت اما این فریبی بیش نبود. چرا که حلقه دیگری نیز ساخته شده بود!”
اگر یک طرفدار واقعی از دنیای ارباب حلقه ها باشید، جملات ابتدایی قسمت اول یعنی یاران حلقه (the fellowship of the ring) رو خوب به خاطر دارید. درست وقتی که گالادریل، الف زیبا و جاویدان 5000 ساله، داستان ساخت حلقه را بازگو میکرد، ما شاهد دنیای جاویدانی بودیم که توی ذهنمون شکل میگرفت.
حالا نظرتون چیه اول داستان سهگانه رو یکبار دیگه به صورت خیلی کوتاه مرور کنیم؟
خاطرهبازی با سهگانه (خطر اسپویل)
در روزگاران پیشین، اِلفهای صنعتگر حلقههای قدرت رو ساختند و سائورون شاه تاریکی، همزمان حلقه یگانه رو ساخت و قدرت خودش رو در اون دمید تا بتونه بر بقیه حلقهها حکومت کنه. اما در طی جنگ آخرین اتحاد اِلفها وآدمیان در برابر سپاه سائورون، او شکست خورد و حلقه به پسر پادشاه آدمیان رسید. او به جای نابود کردن حلقه آن رو برای خودش نگه داشت و بعدها کشته شد و حلقه بدست موجودی به نام گالوم افتاد. از طرف دیگه، سائورون همواره به دنبال حلقه بود تا جسم و اقتدارش رو دوبره پیدا کنه اما حلقه گم شده بود. پس از گدشت مدت زیادی به صورت اتفاقی حلقه به دست یک هابیت به نام بیلبو بگینز رسید. در برج سیاه موردور، قدرت سائورون هر دم افزایش پیدا میکرد اما او به حلقه یگانه نیاز داشت تا اون رو کامل کنه. در تولد صد و یازده سالگی بیلبو ناپدید شد و برای برادرزاده جوانش فرودو، حلقه قدرت رو باقی گذاشت و سفری خطرناک رو آغاز کرد، چرا که پس از رفتن او، همه چیز عوض شد و سائورون جای حلقه رو فهمید. فرودو باید از سرزمین میانه عبور و به اعماق سایههای موردور سفر کنه و با انداختن حلقه به آتش اون رو برای همیشه نابود کنه. ارباب حلقهها ماجرای سفر بزرگ فرودو و یاران اوست؛ گندالف جادوگر، سام، مری و پیپین هابیت، گیملی دورف، لگولاس الف، بورومیر اهل گاندور و آراگون پسر آراتون (پادشاه آدمیان).
حالا وقت اون رسیده تا با نویسنده نابغه داستانمون کمی آشنا شیم.
تالکین که بود؟
جان رونالد تالکین (John Ronald Reuel Tolkien) نویسنده و زبان شناس انگلیسی مجموعه داستان ارباب حلقه ها رو در قالب فانتزی-حماسی و در طول ۱۲ سال نوشت. سهگانهی ارباب حلقه ها یکی از مشهورترین و تاثیرگذارترین کتابهای ادبیات قرن ۲۱ است که در واقع بخش زیادی از اون در زمان جنگ جهانی دوم نوشته شده و شرایط وحشتناک اون دوره باعث شده تا تالکین جهانی رو پر از زشتی و خشونت به تصویر بکشه. اما این همهی ماجرا نیست! تقلای شخصیت های ارباب حلقه هابرای غلبه بر تاریکی و نجات سرزمین و ناامید نشدن اونها علت اصلی خوندن این کتابه. فارغ از مضمونش، ارزش کار تالکین به عنوان یک اثر ادبی بزرگ بر کسی پوشیده نیست. تالکین با تکیه بر دانش زبانشناسی خودش دنیایی پر از پیچیدگی، جزئیات و ظرافت را آفریده تا حدی که بسیاری از منتقدان ادبی اثر اون رو به عنوان نقطه تحول ژانر ادبیات فانتزی میدونند. ناگفته نمونه که این سه گانه تنها کتاب های منتشر شده تالکین نیستند. این نویسنده خلاق و زبر دست طی سال های مختلف عناوینی رو منتشر کرده که از طریق ویکیپدیای او میتونین آثارش رو مشاهده کنین.
برای فهمیدن ترتیب درست زمانی از دنیای خلق شده توسط تالکین در سریال ارباب حلقه ها میتوان لیست کتاب های این نویسنده رو به این شکل مرتب کرد تا بهتر اون رو درک کنیم:
- The Silmarilion (1970) سیلماریلیون
- The Hobbit (1937) هابیت
- The Lord of the Rings: The Fellowship of the Ring (1954) یاران حلقه
- The Lord of the Rings: The Two Towers (1954) دو برج
- The Lord of the Rings: The Return of the King (1955) بازگشت پادشاه
همونطوری که دیدین، سه گانه ارباب حلقه ها تنها کتاب های تالکین نیستند و این نکته اصلی مقاله ماست و یک سوال اینجا برامون پیش میاد:
اگر سه گانه ارباب حلقه ها از روی کتاب های تالکین ساخته شده، سریال ارباب حلقه ها از روی چه کتابی (کتاب هایی) ساخته شده؟ در بخش بعدی به این سوال تمام و کمال پاسخ میدیم!
کتاب سیلماریلیون
نکتهای که باعث عمیق شدن ارتباط خواننده با دنیای یک اثر فانتزی میشه، تاریخچهی اون دنیاست. سیلماریلیون (The Silmarilion) رو به زبانی ساده و عامیانه میتونیم تاریخ ارباب حلقهها بخوانیم. البته که گستردگی این اثر به قدری زیاده که نباید اون رو تکمیلکنندهی اثر دیگری بدونیم. جالبه بدونید نگارش سیلماریلیون چند دهه قبل از نگارش هابیت و ارباب حلقهها توسط تالکین شروع شده بود و بیشتر عمر اون روی نوشتن داستانها و افسانههای سیلماریلیون متمرکز شده بود. این داستانها پس از مرگ تالکین، توسط پسرش کریستوفر جمعآوری شد و تحت عنوان سیلماریلیون به چاپ رسید. در ابتدا قرار بود ارباب حلقهها جلد نخست سیلماریلیون باشه که با وجود مشکلاتی که ناشرین زمان برای تالکین ایجاد کردند، این ایده عملی نشد و ارباب حلقهها به صورت جدا به چاپ رسید.
این درام حماسی هزاران سال قبل از اتفاقات داستان هابیت ها و ارباب حلقهها رو به تصویر می کشه و بینندگان رو به دورانی بازمیگردونه که در اون قدرتهای بزرگ شکل گرفتند، پادشاهیها به شکوه رسیدند و نابود شدند، قهرمانهای بسیاری مورد آزمایش قرار گرفتند و شخصیتی شرور به نام ملکور تهدید کرد که تمام جهان رو در تاریکی فرو میبره.
محور های اصلی کتاب سیلماریلیون که سریال بر اساس اون ساخته شده، در سه عصر بیان میشه: عصر اول و دوم شامل «آینولینداله: افسانه خلقت»، «والاکوئنتا: درباب ماهیت قدرتهای خدایی»، «آکالابت: زوال مردمان نومنور» و عصر سوم شامل حلقههای قدرت میشه. ارتباط این سریال با سه گانه ارباب حلقه ها به این شکل توصیف میشه: اولین جنگی که در ابتدای قسمت اول سه گانه شاهد اون هستیم و در اون سائورون انگشت خودش رو از دست داده و حلقه اش روگم میکنه در واقع آخرین واقعه در سریال ارباب حلقه ها و پایان عصر دوم خواهد بود. گفته شده که این سریال بر روی عصر دوم این کتاب تمرکز داره و تنها حق استفاده از همان عصر خریداری شده اما تا حدودی هم از عصر اول برای درک بیشتر داستان استفاده شده است.
حالا که با حال و هوای کتاب و سریال آشنا شدیم بد نیست تا به طور کلی حلقه های قدرت ارباب حلقه ها رو بررسی کنیم و اونها رو بهتر بشناسیم.
حلقه های قدرت ارباب حلقه ها
به صورت کلی حلقه های قدرت بین سه قوم مختلف تقسیم شدند. الف ها، دورف ها و انسان ها و تنها یک حلقه قدرتمند برای سائورون باقی ماند.
- حلقه های الفی: نخستین حلقه، ناریا (Narya) بود که یک نگین قرمز رنگ داشت، احتمالاً یاقوت سرخ؛ این نام از واژه عربی نار (nár) به معنی آتش گرفته شده که به آن ناریای بزرگ، حلقه آتش و حلقه سرخ هم میگفتند. ناریا به دارندش کمک میکنه تا در برابر استبداد، سلطه و ناامیدی ایستادگی کنه و بتونه در اطرافیانش حسی مثل امید و خستگی ناپذیری ایجاد کنه.
حلقه دوم ننیا (Nenya) از میتریل ساخته شده بود و یک نگین سفید داشت که احتمالاً الماس بود. ننیا از عبارت کوئنیای نِن (nén) به معنی آب گرفته شده که به آن، حلقه آب، حلقه ایستادگی و حلقه سفید هم میگویند.
ویلیا (Vilya) حلقه سوم، که از طلا ساخته شده و یک سنگ آبی، احتمالاً یاقوت کبود به عنوان نگین داره، در زبان کوئنیا، به معنی هوا است. به این حلقه، حلقه هوا، حلقه آبی و حلقه آسمان هم میگویند. قدرت ویلیا در کتاب توضیح داده نشده اما احتمالاً قدرت درمان و نگهداری در برابر دشمن رو داره. بر اساس کتاب بازگشت پادشاه، ویلیا قویترین بین سه حلقه است.
- حلقه های دورفی: این حلقه ها دورف ها رو مطیع سائورون نکرد بلکه تنها طمع و ثروت اونهارو افزایش داد. بنا به کتاب ارباب حلقه ها، سه عدد از حلقه های دورف ها توسط سائورون دزدیده و چهار عدد توسط اژدهایان نابود شد. آخرین حلقه، حلقهی ترور بود که طی دستگیری تراین توسط آزوگ در دولگولدور از او گرفته شد.
- حلقه های انسانی: این نه حلقه به نه نفر از بزرگان انسان ها داده شد و در نهایت آنان به نزگول تبدیل شدند و با نابودی سائورون آن هاهم برای همیشه در جهان سایه گرفتار موندند.
اگر این مقاله برای شما مفید واقع شد، حتما دیگر مقالات مرتبط با این مجموعه یعنی سریال ارباب حلقه ها، پرهزینهترین سریال تاریخ و سریال ارباب حلقه ها و ده شخصیتی که قبل از دیدن سریال باید آنها رو شناخت رو هم مطالعه کنید چرا که در مورد هزینه های بسیار زیاد این سریال، شخصیت ها و بازیگران اون صحبت و به خیلی از نکات مهم سریال ارباب حلقه ها اشاره شده.
امیدواریم که از خوندن این مقاله لذت برده باشید. نظر خودتون رو در مورد این سریال و خط داستانیش باهامون در میون بذارید.
راستی شما هم کتاب سیلماریلیون رو مطالعه کردید؟ بهمون بگین از حلقه های قدرت چی میدونید؟
مرسی مفید واقع شد^^