راز نمادهای به کار رفته در سریال ویچر
در این مقاله، راز نمادهای به کار رفته در سریال ویچر The Witcher، یکی از محبوبترین سریال های ژانر فانتزی رو با هم بررسی میکنیم. قسمت به قسمت فصل اول و دوم.
این سریال یک ترکیب خوب از ژانرهای فانتزی، اکشن و داستانهای علمی داره که حسابی آدم رو تا آخر به دنبال خودش میکشونه. یکی از چیزهایی که هر کسی در ابتدای دیدن این سریال متوجهاش میشه، لوگو یا نمادی هست که در ابتدای هر قسمت مشاهده میکنیم.
کسانی که در گذشته هر نوع سریالی رو تماشا کرده باشن بهخوبی میدونن که سازندگان این نوع سریال ها، نمادها و تصاویر رو به صورت تصادفی در تیتراژ ابتدایی برنامههای خودشون قرار نمیدن. این سمبل های اسرار آمیز مرتبط با داستان همون قسمت طراحی شدن و یه سری سرنخ و نشونه های جالب برای بیننده به جا میذارن.
در واقع این نشونه ها یک سوال خیلی مهم رو توی ذهن بیننده به وجود میارن و اونم این هست که این قسمت چه رازی رو در بر داره؟
شما هم دوست دارین معانی و راز پشت این نماد هارو بدونین؟ پس با ما همراه باشین…
راز نمادهای به کار رفته در سریال ویچر
بررسی نمادهای فصل اول
به ندرت پیش میاد که سریالهای مختلف قسمتهایی با عناوین منحصربهفرد داشته باشن، اما چیزی که ویچر رو متمایز میکنه اینه که هر قسمت نماد منحصر به فردی داره که ممکنه باهاش آشنا باشید یا کاملا ناشناخته و جدید باشه.
قسمت اول: شروع یک پایان
در قسمت اول از فصل اول، به نمادی برمیخوریم که به شکل خورشید وجود داره دو راز مهم رو منتقل می کنه:
نماد امپراتوری نیلفگاردی و ارتباط با نفرین خورشید سیاه. این تصویر داستان غم انگیز پرنسس رنفری (Renfri) رو روایت می کنه که در طی یک خورشید گرفتگی متولد میشه.
رنفری در این قسمت با گرالت برخورد میکنه و گرالت چاره ای جز کشتنش نداره چون بهش دستور دادن که اگر این کار رو انجام نده این دختر در آینده دنیارو نابود میکنه…!
این دو با هم میجنگن اما قبل از مردن رنفری، شاهزاده داستان سرنوشت گرالت و پیوندش با سیری رو بهش یادآوری میکنه.
قسمت دوم: چهار علامت
نمادی که برای این قسمت انتخاب شده، یک ستاره ابسیدین هست که توسط مارها احاطه شده. راز این نماد به جادوگری به اسم ینفر (Yennefer) برمیگرده که یک گردنبند با یک ستاره غیر معمول رو به گردن میندازه.
این قسمت عمدتاً روی گذشته ینفر متمرکزه و به ما زمانی رو نشون میده که او هنوز یک گوژپشته و توسط خانواده اش به آرتوزا فروخته میشه.
نمادی که در تیتراژ ابتدایی این قسمت وجود داره، نماد ینفر و دیگر نوآموزانی هست که توسط تیسایا (Tissaia) به آرتوزا برده میشن تا زیر نظر او به عنوان جادوگر تعلیم ببینن.
ما تمام گذشته ینفر و شکل و شمایلش رو قبل از تغییرات مهم می بینیم و علت اینکه در آینده (انقدر) متحول میشه رو درک می کنیم.
قسمت سوم: ماه خیانتکار
در نماد قسمت سوم، دو نماد پنجه و یک زنبق به طور همزمان ترکیب شده. پنجه در واقع اشارهای به هیولایی به اسم استریگا (Striga) داره که در این قسمت نشون داده میشه اما در واقعیت همون پرنسس آداست که پس از نفرین به یک هیولا تبدیل شده.
زنبق هم نمادی از پادشاهی تمریاست که آدا در اون زندگی می کنه. در این قسمت گرالت به تمریا میره، جایی که پادشاه فولتست (Foltest) از او میخواد تا از شر یک استریگای هیولایی خلاص بشه و در ادامه داستان مشخص میشه که هیولا در واقع فرزند پادشاه از نتیجه رابطه نامشروعش با خواهر خودشه!
گرالت با دونستن اینکه استریگا نتیجه یک نفرینه، با اون مبارزه می کنه، طلسم رو میشکنه و اون رو به شکل اولیه انسانی خودش برمیگردونه.
قسمت چهارم: ضیافت ها، حرامزاده ها و دفن ها
در قسمت چهارم که یکی از مهمترین قسمت های کل فصل اول به شمار میره، شاهد این هستیم که والدین سیری چه کسانی هستن و چه چیزی باعث شده که اون به عنوان فرزند سرنوشت به گرالت وعده داده بشه.
نماد این قسمت یک شمشیر شکسته هست که توسط یک درخت احاطه شده. راز این درخت به نشان خانوادگی ملکه کالانت (Queen Calanthe) برمیگرده و در این قسمت می بینیم که خانواده کالانت حتی اگر برای دخترشون خوب باشن، در حکومت افرادی نالایق و ناکارآمدی هستند.
قسمت پنجم: آرزوی داخل بطری
این نماد چهرههای درهم تنیده یک مرد و یک زن رو شبیه آمفورا به تصویر می کشه و در واقع به ارتباط بین گرالت و ینفر در قسمت پنجم فصل اول اشاره داره.
در واقع ملاقات سرنوشتساز گرالت و ینفر، راز این نماده. آمفورا به معنای کوزه جین هست که از درون اون یک جینی یا جن ظاهر میشه که در پی اون خالکوبی آمفورا رو روی شکم ینفر میبینیم.
اسم این قسمت به معنای اون چیزیه که گرالت و ینفر در زندگی آرزوی اون رو دارن. جایی در طول مسیر، با آرزوی ینفر برای مادر شدن و از خواسته های گرالت و آرزوهاش در زندگی مطلع می شیم.
این دو شخصیت اصلی در این قسمت برای اولین بار ملاقات می کنن و در نهایت مدت کوتاهی پس از اینکه گرالت و یاسکر (Jaskier) با همون جن داخل کوزه روبرو می شن، باهم ارتباط برقرار می کنن.
قسمت ششم: گونه های کمیاب
در این قسمت، یک بار دیگه گرالت و یاسکر رو در یه ماجراجویی می بینیم. نماد این قسمت در واقع شبیه به یک اژدهاست که دم اون علامت بی نهایت رو تشکیل میده و توسط قهرمانان شکار میشه.
با ادامه داستان، میبینیم زمانی که گرالت و یاسکر متوجه میشن ینفر یکی از افراد داوطلب برای شکار اژدها شده، به این گروه می پیوندن. در مقطعی از این قسمت شاهد پیشرفت رابطه گرالت و ینفر هستیم.
قسمت هفتم: قبل از سقوط
نماد قسمت هفتم، یک شیر شکسته رو به ما نشون میده که نماد سقوط سیناتراست (Cintra) و همونطور که میدونین، نشان این قلمرو از سه شیر طلایی تشکیل شده و به ملکه کالانث، شیر سینترا هم گفته میشه.
در این قسمت شاهد حمله امپراتوری نیلفگارد (Nilfgaard) به سینترا و غارت اون هستیم.
گرالت تمایل داره تا سیری، فرزند موعودش رو بشناسه اما در دامی که کالانت راه انداخته گرفتار میشه. چرا که او حاضر نیست نوهاش رو رها کنه.
قسمت هشتم: خیلی بیشتر
در قسمت آخر فصل اول، ترکیب سه نماد گرگ سفید (Gwynbleidd)، پرستو (Zireael)، و ستاره ابسیدین نشون دهنده سه شخصیت اصلی داستان، یعنی گرالت، سیری و ینفر هست.
دلیل انتخاب این نماد این هست که از لحاظ زمانی هر سه شخصیت اصلی مسیرهای خودشون رو به هم نزدیک کردن و به همین دلیل ادغام این سه نماد نشاندهنده ادغام این سه شخصیت در یک داستان کلیست.
-
بررسی نمادهای فصل دوم
در ادامه بحث راز نمادهای به کار رفته در سریال ویچر، میرسیم به فصل دوم که اطلاعات مربوطه رو مشابه فصل اول قسمت به قسمت، با هم بررسی میکنیم.
قسمت اول: دانه ای از حقیقت
در قسمت اول از فصل دوم، گرالت در حال شکار یک خونآشام، درست در آستانه خانه یک مرد قرار داره که از داستان دیو و دلبر (Beauty and the Beast) الهام گرفته شده.
نماد نمایش داده شده در این قسمت یک موجود بالدار با چنگال که به وضوح نشونه همون خون آشامه و راز مهمی رو در این قسمت آشکار میکنه.
قسمت دوم: قلعه کاعر مورن
همه کسانی که ویچر رو دیده باشن با این اسم آشنا هستند. قلعه باستانی ویچرها که نقش بسیار زیادی در بازی ها و کتاب ها داشته و به همین دلیل این قسمت کاعر مورن نام داره.
در نهایت میتونیم خانه واقعی ویچرها و تقریباً تمام ویچرهای باقی مانده رو در این قسمت ببینیم که شامل وزمیر (Vesemir) (در قرن سیزدهم مسنترین و باتجربهترین ویچر در کر مورهن بود و برای گرالت و باقی ویچرها مثل پدری بود که هیچوقت نداشتند)، لمبرت و کوئن میشه.
سیری هم برای اولین بار با این برادری معروف و افسانه ای شکارچیان هیولا آشنا میشه.
نماد این قسمت حاوی جمجمه گرگی هست که تاکها و ریشههایی از سرش بیرون زده. این احتمالاً رازی رو در مورد هیولای تاکی برملا میکنه که ویچرها در این قسمت با اون روبرو خواهند شد.
قسمت سوم: آنچه از دست رفته…
قسمت سوم از فصل دوم میتونه به چیزهای مختلفی اشاره داشته باشه.
مثل از دست دادن توانایی که ویچر ها در به وجود آوردن ویچرهای جدید داشتن و اونو از دست دادن (و به همین دلیله که ویچرهای کمی در جهان باقی موندن) یا به آسیب هایی که ینفر از زمان تبدیل شدن به یک جادوگر متحمل شده، و همچنین میتونه در مورد از دست رفتن خانواده و خانهی سیری باشه.
نماد این قسمت، یک پرستو با بال های شکسته هست که این سیگنال رو به بیننده میده این قسمت تمرکز زیادی روی سیری داره.
قسمت چهارم: سرویس اطلاعاتی ردانی
در کتاب، سرویس مخفی ردانی (Redanian Intelligence) یکی از مخفیترین و مؤثرترین سازمانهای اطلاعاتی در کل دنیای ویچرهاست.
از اونجایی که قسمت چهارم فصل دوم به نام این گروهه، مشخصه که این قسمت تمرکز زیادی روی این گروه خواهد داشت.
در این قسمت، رئیس اونها یعنی زیگیسموند دایکسترا (Sigismund Dijkstra)، رئیس جاسوسان معرفی میشه. این کاراکتر به عنوان یک شخصیت بزرگ اما در پشت سایه پادشاه ردانیا (Redania) عمل میکنه.
این نماد نشون میده که در این قسمت در مورد سیاست ردانی صحبت می شه. علاوه بر اون، شنل و خنجری که در نماد وجود داره، نماد جاسوسان این قسمت هست.
قسمت پنجم: پشت سر بگذار و عبور کن
نماد قسمت پنجم این فصل هم میتونه معانی مختلفی داشته باشه. هم به معنای خیانت (خنجر زدن از پشت) و هم پشت کردن به فصل قبلی زندگی.
بخش خیانت می تونه به اینکه تریس (Triss) چگونه به ینفر خیانت میکنه، اشاره داشته باشه. یا همچنین اینکه سیری از زندگی قبلی خودش گذشته و آماده هست تا زندگی جدید خودش رو با گرالت آغاز کنه.
در همین حال این نماد، یک شی با لبه تیز رو نشان می ده که یک ترازو به اون متصل هست. همه ما میدونیم که ترازو نماد عدالته، اما ارجاع عدالت به شی لبه تیز، کمی کار رو سخت میکنه و راز پیچیده ای رو برای ما باقی میذاره.
قسمت ششم: دوست عزیز
قسمت ششم از فصل دوم در مورد نامهای هست که بعد از سالها دوری، گرالت برای ینفر نوشت.
این نامه به دلیل انتخاب کلمات، توسط گرالت بسیار معروف شد اما مورد لطف ینفر قرار نگرفت و به بهترین شکل ممکن گرالت رو توبیخ کرد.
این نماد در واقع دستی هست که با شعله های آتش ترکیب شده و می تونه نمایانگر کسی باشه که آتش رو تداعی می کنه، مثل زمانی که ینفر از جادوی خودش به طرز ویرانگری برای ایجاد شعله های آتش استفاده می کنه.
قسمت هفتم: ولت میر
نام این قسمت، در واقع نام شخصیت جدیدی هست که در این فصل معرفی شده.
ولتمیر در واقع یک کلمه از زبان الفهاست که به معنای مادر بی مرگ هست و چیزهای زیادی در مورد این شخصیت بیان میکنه و همونطور که میدونیم اون نقش مهمی رو در داستان سیری بازی خواهد کرد.
این نماد یک جمجمه هست که میتونه اشارهای به خود این شخصیت داشته باشه.
قسمت هشتم: خانواده
در قسمت هشتم می بینیم که نمادی به شکل برخورد کرهها و خرد شدن اونها و تبدیل شدنشون به یک درخت رو به تصویر میکشه و نه تنها ارجاعی به پیوند کرهها، بلکه نشونهای برای آشکار کردن گذشته درخت مدالهای ویچر و چگونگی نصف کردن درخت توسط سیری و بعد خرد کردن سنگ در فصل دومه.
همچنین میتونه سرنخی برای ابتدای فصل دوم و ارتباط سیری به هیولاهای این فصل باشه. به زمانی اشاره داره که گرالت شاخههایی رو از لشی در کاعر موهن که وارد اتاق سیری شدهان و شال کالانته مادربزرگ درگذشته اون رو به داخل دیوار کشیده ان پیدا میکنه.
ویژگی نمادهای سریال ویچر
تمام نمادها در رنگهای سیاه، سفید و خاکستری طراحی شدند که فضایی ترسناک و راز آلود رو ایجاد میکنن. گاهی اوقات سایه های ملایم سبز یا قهوه ای به عنوان پس زمینه ظاهر میشن و برخلاف نماد های پیچیده، یک فونت ساده برای تایپوگرافی اونها انتخاب شده.
نظرتون در مورد راز نمادهای به کار رفته در سریال ویچر چیه؟
کدومشون براتون بیشتر جالب بود؟